«به نام تنها امید بخش دل ها»

بارالها!امید دارم به فضلت وعشق می ورزم به عطوفتت وچشم دارم به باران بی منتهای رحمتت.

پروردگارا،چشمانم به آسمان صاف رحمتت خیره گشته،می نالم باصدای درگلوخفته و وجودی خسته وپیکری حزین وغمگین.

الهی!ازاین خوف دارم که نکندمرا،در راهی پراشتباه ودنیایی پرزرق وبرق وبی ارزش تنها وبی منجی بگذاری.دستم بگیروبه فریادم برس،زیراجزتودستگیری نیست.

ای بنده نواز،ای معبود،شکوفه های آرزو رابه امیدت آ بیاری میکنم.

سخنانم رابشنو وامیدم رانا امیدمساز.

بارالها به این بنده ی شرمساربنگرکه چگونه ازقصورات خودبه تنگنا آمده ودل به دریا زده وآمده تاشاید،درپیشگاه عظمتت از دراحسان ونیکی ازخطاهایش بگذری.

ای کریم و ای رحیم وای معشوق می ستایمت چراکه ستایش تنهاسزاوار توست،تنهاتویی که درذات وصفت بی مانندی وآفریننده ی قادروتوانایی.

ای که هستیم دردستان پرقدرت توست.

من که بنده ای خطاکاروتوبه شکن وگنهکارم باروسیاهی به سوی تودست التماس گشوده ام که ازتقصیراتم بگذری.

پروردگارا اگر عذابم کنی برمن ستم نکرده ای واگرمراببخشی وتوبه ام راپذیراباشی درسرزمین وسعت رحمتت،چونان نهالی پژمرده و گلی خشگیده،ازباران عطوفتت سیرابم نموده ای.

ای مونس شب های تارم،درفضل ورحمتت رابه سوی من بگشای اگرسزاوارمجازاتم مرادرپیشگاه خودبه عقوبتم گرفتارکن نه درنظرگه خلقتت.

الهی!دردل،عشق تودارم وبه آن می نازم واین عشق چون نوش شیرین وگواراست.